کانون مجازی زبان سخت سر

کانون مجازی زبان سخت سر

آموزش زبان انگلیسی
کانون مجازی زبان سخت سر

کانون مجازی زبان سخت سر

آموزش زبان انگلیسی

کلمات قصار انگلیسی

http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRecGXjvns45xBLXKe2iIq6UmccMUeQl2TQLrZLznoV6vykWZTVbZ9JgTk



All men Are Born Truthful But Die Lies

تمام مردم  راستگو به دنیا می آیند ولی دروغگو از دنیا می روند(می میرند).




Live for ourselves not for showing that to others ..

برای خود زندگی کنیم نه برای نمایش دادن آن به دیگران


ادامه در آدرس ذیل:

http://salimii.blogfa.com/cat-21.aspx


شیر و خط کردن در انگلیسی

منبع:اینترنت


تا حالا فکر کرده اید که شیر یا خط کردن به انگلیسی چه می شود؟

فعلهایی که برای شیر یا خط کردن بکار می رود اینها هستند:
To flip a coin
To toss up a coin
to spin a coin


به آن روی سکه که نقشی برجسته از سر یک شخصیت دارد heads (شیر )گفته می شود و به روی دیگر سکه که ممکن است نقش هر چیز دیگری داشته باشد tails ( خط )می گویند.

با خواندن جملات ذیل بیشتر با طرز بیان این مفهوم آشنا می شویم:

? Let's toss for it: heads or tails
بذار شیر یا خط کنیم: شیر می خوای یا خط؟

? Which do you want, heads or tails

کدوم را می خوای، شیر یا خط؟

It'll be decided by a flip of a coin
با یک شیر یا خط تکلیفش مشخص می شود

We couldn't decide which movie to go to, so in the end we just flipped a coin
نتوانستیم تصمیم بگیریم که کدام فیلم را ببینیم، بنابراین سر آخر به شیر یا خط متوسل شدیم.

It's heads, so I win
شیر اومده،پس من برنده ام!

کاربرد افعالused to, use و would

منبع: http://dorrnaame.com/grammar

Used to Do

از Used to do  برای بیان عادت هایی استفاده می شود که در گذشته وجود داشته اند ولی الآن وجود ندارند. اغلب از آنها در حالت مجهول برای بیان اعمال تکراری استفاده می شود. اغلب از این شکل برای بیان تضاد موجود بین عادت های گذشته با شرایط موجود استفاده می شود.

مثال ها:

I used to go jogging three times a week when I lived in Italy. Now, I'm too busy and can only jog once a week.
Janice used to live in New York, but moved to Seattle last year.
I used to enjoy having an espresso in the bar every morning when I lived in Italy. (I don't live in Italy any more!)

نکته: از حالت مصدری در جملات سؤالی و منفی استفاده کنید.

Did you use to take the bus to work when you lived there? They didn't use to ask so many questions!

Would Do

این فعل به افعال و عادات گذشته اشاره دارد. به خاطر داشته باشید که از would در جملات شرطی هم استفاده می شود. (به عنوان مثال, I would love to go to the party if I were invited.) عدم استفاده از would در جملات پرسشی و منفی ایده خوبی است چرا که به راحتی می تواند موجب سردرگمی شنونده شده و با جمله شرطی اشتباه شود.

مثال ها:

We'd spend a lot of money on projects that didn't help the company. = It used to be normal to spend money on these projects, but now it isn't.

They would ask a lot of crazy questions that didn't seem to make any sense. = In the past, they asked questions that didn't relate to the situation.

تفاوت موجود بین used to و would

Used to هم به شرایط همیشگی اشاره دارد هم به افعال عادی و تکرار شونده.

مثال ها:

I used to be able to get up at nine o'clock every morning. = ممکن بود این کار را در شرایطی که در گذشته داشتم انجام دهم

would تنها به افعال اشاره دارد نه شرایط

مثال:

He'd get up early every morning.

Not:

He'd be able to get a good job in New York.

کاربردهای دیگر 'Use To'

Used to به همراه برخی از افعال برای بیان احساس شخص در مورد شرایط  و عادات موجود به کار می رود.

Become Used To / Get Used To

از این شکل از افعال برای بیان حالتی استفاده کنید که در آن شخص در جریان عادی کردن چیزی است. در این صورت از افعال حال استمراری استفاده می شود.

مثال ها:

He's becoming used to living in San Francisco
Mary's slowly getting used to her new job.
We're not getting used to the weather here in Seattle. We want to go home!

نکته:

در صورتی که با زمان حال کامل مورد استفاده قرار گیرد بیانگر چیزی است که انجامش در گذشته دشوار بوده ولی الآن عادی شده است.

مثال ها:

They've become used to working overtime.
She's got used to living alone.

To Be Used To

بیانگر حالتی است که برای شخص به حالت نرمال در آمده است.

مثال ها:

Sally is used to spending hours in front of the computer every day.
I'm used to eating out for lunch.

To Become Accustomed To / To Get Accustomed To

این دو حالت مشابه become/get used to هستند. البته این دو شکل اندکی رسمی تر هستند.

مثال ها:

Jack has become accustomed to changing jobs once every few years.
The children are getting accustomed to their new school.

To Be Accustomed To

'Be accustomed to' means the same as 'be used to'.

معنی آن مشابه "be used to" است.

مثال ها:

He's accustomed to commuting to work every day.
My boss is accustomed to employees not liking his decisions.

 

افعال انگلیسی

جهت دریافت بقیه افعال انگلیسی


http://dorrnaame.com/grammar/tense%20gallery/index.htm